پل طبیعت به لحاظ اجتماعی توانست به سرعت تبدیل به یک فضای شهری عمومی موفق شود، که دلایل مختلفی میتوان برای آن در نظر گرفت.
در شهری مشابه تهران که با محوریت اتوموبیلها و حرکت سواره برنامهریزی شده است، این پل ورای یکی از اتوبانهای اصلی شهر، با رویکرد احترام به پیاده، پیامی روشن و قابل درک برای مخاطبین عرضه مینماید. این بنا با کیفیت و دقت طراحی و اجرا شده است که با توجه به تسلط ارتفاعی آن، افراد میتوانند بر روی آن بایستند و شهر خود و کوههای البرز را نظاره کنند.
پیچیدگیهای فضایی پل که توسط رمپها و اتصالات پیوسته اتفاق افتاده، به علاوه دیدهایی که طبقات مختلف به یکدیگر دارند، این امکان را به افراد میدهد که بتوانند فضاهای پل را کشف کنند و هر بار به گونهی جدیدی آن را تجربه کنند. این آزادی در انتخاب، افراد را بیشتر و بیشتر با فضا درگیر و نسبت به آن کنجکاو و علاقهمند میکند. افزون بر این، رمپهای تعبیه شده، این امکان را فراهم میکنند که افراد ناتوان یا کم توان که اساسا در فضاهای شهری به سختی تردد می نمایند، خواه بر صندلی چرخدار باشند یا همراه با کالسکه فرزند خود و…، بتوانند پل را مشابه دیگران تجربه کنند و همه شمولی این فضا را برای تمام افراد و اقشار و گروههای اجتماعی صحه گذارند. بر این اساس به نظر میرسد مهمترین نکته درباره موفقیت این پل پرداختن به مقولهی عدالت اجتماعی باشد.
با توجه به رایگان بودن و عدم محدودیت پل، همه افراد جامعه فارغ از میزان درآمدشان یا تعلقشان به گروه یا قشر اجتماعی خاص به یک میزان در انتفاع از آن سهم دارند و این پیام مهمیست که شهروندان بایستی آگاه باشند که همه آنها حقی یکسان برای انتفاع از فضاهای با کیفیت و مطلوب در شهرشان دارند که تحقق آن بخشی در گرو مدیریت شهر و بخشی در گرو میزان مسئولیتپذیری اجتماعی آنان است.
از سوی دیگر، استقبال بالا و حضور شهروندان در این فضای شهری به خوبی نشان از درک مخاطبین فضاهای شهری از کیفیت ارائه شده و احترام به شهروندان دارد، که این مقوله در نقش آفرینی این نماد شهری در تصویر ذهنی افراد و به تبع آن ارتقاء حس تعلق آنها به شهر خود تأثیر انکار ناپذیری دارد.